بی معنی ولی پرمحتوا..

بی معنی ولی پرمحتوا..

بزرگترین پشیمانی‌ام ساعت‌ها جمله ساختن

برای کسانی بود که لیاقتِ یک کلمه را هم نداشتند.

قوی به نظر می‌رسید؛

همچنین خسته، بی رمق، آزرده، تنها، غمگین، خسته، خسته و خسته .گاهی اوقات تنها دلیلی که باعث میشه چیزی که غمگینت میکنه رو رها نکنی اینه که اون تنها چیزی بوده که تورو خوشحال میکرده.

  • Samin

ما میگیم..

ما میگیم..

ما میگيم حوصله ندارم؛ اما فروغ میگه:«گاهى اوقات دلم می‌خواهد در تاريكى گم بشوم  ، از خودم می‌گريزم؛ از خودم كه هميشه مايه آزار خودم بوده‌ام ، از خودم كه نمی‌دانم چه می‌کنم و چه می‌خواهم!».

  • Samin

من از دور شبیه ام به یک...

من از دور شبیه ام به یک...

من بدون تو مثل پیتزای بدون سس کچاپم . من بدون تو مثل شیر کاکائو بدون کیکم . من بدون تو مثل سیگار بدون آهنگ غمگینم . من بدون تو مثل تخت بدون پتو ام . من بدون تو مثل بچه‌ی بدون اسباب بازی‌ام . من بدون تو مثل نقاشی بدون رنگم . 

  • Samin

شعر

شعر

الا ای ساقی، ادر کاساً و ناول‌ها

چه داند کس ز عشق و حالِ شیداها؟

الا ای حضرت معشوق، منوّر کن جهانم را

به جز او، کی خبر دارد ز قلبِ عاشقانِ ما؟

الا ای نور چشمانم، کجایی، قلبِ بی یاور؟

به جز او، کی خبر دارد ز مه، لیلی و رویا؟

الا ای مرهم جانم، طبیبِ قلب بیمارم

به جز تو کی دوا داند، برای این دل زارم؟

الا ای راز پنهانم، تویی معنای اشعارم

به جز تو کی خبر دارد، ز سوز و ساز گفتارم؟

الا ای ساحل امید، در این شب‌های تاریکی

به جز تو کی رها سازد، مرا از بند افکارم؟  الا ای روشنی بخشا، به این چشم انتظاری

به جز او کی نظر دارد، به این حال گرفتارم؟  الا ای عاشق دیندار، کجایی، دینِ زیبایت؟

به جز من، کی خبر دارد ز مذهب، از تو و معنا؟

  • Samin

فکر می‌کنی....

فکر می‌کنی....

فکر می کنی من کم میارم مَرد؟

فکر کردی میشینم یه گوشه زانو هامو بغل میگیرم و گریه می کنم؟

فکر کردی دیگه نمی خندم؟

فکر کردی دیگه بیرون نمیرم؟

نه اشتباه فکر کردی!

من با بقیه ی هم جنسام فرق دارم!

رفتن تو منو از پا در نمیاره 

تو هم مث تموم چیزایی هستی که بهشون نرسیدم!

یه زخم رو زخم های قدیم 

یه درد رو درد های قدیم!

بهت گفته بودم مَرد؟

من عاشق درد های جدیدم چون درد های قدیمی تَرو از یادم میبره!

فکر کردی بُردی؟نه اشتباه نکن اگه هم بُرده باشی به خاطر منه ؛چون من از قصد باختم!

دیگه بُردنی نبودی مَرد!

من از بچه گی هم از اینکه اسباب بازی مو با بقیه شریک بشم متنفر بودم!

الانم از اینکه سره کسی که دوسش دارم با بقیه شریک باشم متنفرم!

هر روز یه نفر جلومو می گرفت که نه رهاش کن من بیشتر از تو دوسش دارم!

خسته بودم!

رهات کردم!

پشیمونم نیستم!

به عقبم برگردم همون کارو میکنم!

بهم نگو بی‌رحمی 

نیستم فقط دیگه حوصله جنگیدن ندارم!

اینجوری شدم که میشینم تاهرچی قسمتمه خودش بیاد جلو!

دیگه از جلو رفتن و جنگیدن و به هیچ نتیجه ای نرسیدن بیزارم!.

فراموشت می کنم 

مث آخرین خنده واقعیم،

مث آخرین خوشحالی از ته دلم!

مث آخرین روزی که  تو کوچه بازی کردم!

فراموش کردنت تلخه مَرد 

اما شدنیه!

از یه طرف تنگ دلم ولی مغرم میگه خفه به من!>>>

  • Samin

هیچ هم زیبا نبودی.....

هیچ هم زیبا نبودی.....

هیچ هم زیبا نبودی، من تو را زیبا کشیدم

بی جهت اغراق کردم، دلبر و رعنا کشیدم

دلخوش ِ نیلوفری در گوشة مرداب بودی

من تو را مهتاب گون تا آسمان بالا کشیدم

من چه بی انصاف بودم با ترازوی ِ دلم که

تار ِ مویت را برابر با همـه دنیـا کشیدم

با چه رویی بعد از این شعر ِ"نظامی"را بخوانم

بس که "مجنون" بودم و بیخود تو را "لیلا" کشیدم

بعد از این خوش باش با او، می روم از خاطراتت

خاطرت آسـوده باشد از خیالت پا کشیدم :) 

  • Samin

دیالوگ⁦^⁠_⁠^⁩

دیالوگ⁦^⁠_⁠^⁩

یه دیالوگ تو یه فیلمی بود که میگفت:

« من کنارِ تو یه آدم دیگه ام

آدمی شبیه تر به خودم . . .»

بنظرم اوج خوشبختی همینه که یه نفر رو

داشته باشی که نخوای جلوش

کس دیگه‌ی باشی ، خودت باشی خودِ خودت

همون جوری که دوست داری بخندی

همینجوری که دوست داری غذا بخوری

اصلا همونجوری که تو ذهنت

با خودت حرف می‌زنی باهاش حرف بزنی

یکی که درست مثل تو باشه . . .

  • Samin

من کیم؟؟🫥

من کیم؟ 😄

من همان دختریم که صدها بار شده شکسته ولی هنوز پی آروزهاشَ، هنوز امید دارد، درونِ در من وجودِ که هنوز امید دارد هنوز میجنگه، هنوز با چندین بال بلند شده 

دختری از جنسِ قوی بودن را نماد میکند  . 

ویران شده ولی باز میخندد . 

از هیچ چیزی نترسیده

کسی که از جواب منفی (نه) پرهیز کرده

بیهوده عمرشِ تلف شده

ولی از نقطهٔ اول آن را به طور متمایز ساخته

من همان هستی بی طلبانه 

همه کارام با بسم الله شُروع میکنم

من همانم که همانم که همانم میمانم  ؛  یک روزی میشه صدای موفقیتش گوش همه رو کر میکنه؛ 

فریاد میزنه چون به مقصدش قول رسیدن داده .

  • Samin

قلب زرد💛

اسمشو قلب زرد گذاشتم!

نه به خاطر اینکه رنگ مورد علاقشه ویا اینکه خودم این رنگ رو دوست دارم... !

به خاطر اینکه دوست داشتم خودش و خاطراتش مثل یه راز توی دلم بمونه.💛

قلب زرد یعنی:

•دلت تنگ یه نفر باشه و نتونی ببینیش

•شب ها بیخوابی زده باشه به سرت و تنها چیزی که مثل یه مسکن باعث آرامش میشه تا آروم چشات رو ببندی و غرق توی رویای دیدنش بشی صدای خودش باشه!

•وقتی ببینیش یا صداشو بشنوی اونجاست که دستت رو روی قلبت میزاری و میبینی که محکم می زنده!خیلی محکم !

•شبیه یه برگِ زردِ خشکِ پاییزی باشی که تا یه باد آروم بیاد از شاخه جدا میشه و میفته روی زمین

معلم ادبیات مون برامون عشق رو این شکلی توصیف می کرد:

عشق یعنی نرسیدن 

عشق یعنی دوست داشتن یه نفر‌ ولی هیچ وقت مال تو نباشه 

زمانی که بتونی از راه دور یه نفر رو دوست داشته باشی و از عشق و علاقت کم نشه 

هرچند وقتی میدونی مال تو نیست 

اونوقت بدون که عاشقی

عشق مثل گیاه عَشَقه هست که دو شاخه اون ابتدا از یک ریشه هستن

ولی وقتی بزرگتر میشن مثل یه خط موازی رشد می‌کنن و هیچ وقت بهم نمی‌رسند.

ولی از نظر من قشنگی اون دوتا شاخه موازی که تا بالا می‌ره اینه که هر دو از یه ریشن 

شاید به هم نرسن ولی پا به پای هم رشد می‌کنن واگه  یه شاخه اون گیاه رو بزنی اون یکی هم طاقت نمیاره و پایان هر دو یکی هستش:)

✍🏻| به قلم : تازه کار

سلام سلام من نویسنده جدید هستم خب همین دیگع.

  • Samin